تیپ ناجور فریبا نادری با شلوار تنگ+عکس
فریبا نادری متولد ۲۱ فروردین ۱۳۶۳ در تهران است.
فریبا نادری بازیگر ۳۳ ساله سینما و تلویزیون ، ۸ سال پس از درگذشت همسر سابقش مسعود رسام ، برای بار دوم ازدواج کرد. فریبا نادری متولد ۲۱ فروردین ۱۳۶۳ در تهران بوده و فارغ التحصیل رشته گرافیک کامپیوتر از دانشگاه می باشد، فوت همسر فریبا نادری زندگی را برایش سخت کرد.

فریبا نادری یک دختر دارد و در حال حاضر با او زندگی میکند، خودش در یک خانواده شش نفری بدنیا آمده است.
فریبا نادری در خانواده ای کم جمعیت متولد شد و یک خواهر و برادر دارد. برادرش حمید نام دارد و خواهرش هم وکیل است و تمام دوران کودکی فریبا نادری در کنار برادرش گذشت.
فریبا نادری انسان زودرنج، حساس،مهربان، آرام و احساساتی است که مطابق سلیقه خودش زندگی میکند و حاضر نیست نقشی که مطابق میلش نیست را به هیچ عنوان قبول کند و حتی در خرید لباس نیز سختگیر است و مد برای او اهمیتی ندارد و ملاک اصلی او سلیقه شخصی است.
فریبا نادری و مسعود رسام سال 83 با هم آشنا شدند و دو سال بعد در سال 85 با هم ازدواج کردند.
عمر زندگی مشترک فریبا نادری و همسرش چند سال بیشتر نبود و سال 88 مسعود رسام بعد از تحمل چند سال بیماری درگذشت.
فریبا نادری میگوید: در سال ۱۳۶۳ به دنیا آمدم، از بچگی عاشق بازیگری بودم و بزرگترین آرزویم این بود که جای قهرمان فیلمهایی که دوستشان دارم، قرار بگیرم، اما پدر و مادرم مخالف بودند و سختگیری میکردند تا من به درس و مشقم بیشتر توجه داشته باشم.
در دوران کودکی بسیار شیطون و بازیگوش بودم، از آنجایی که با برادرم حمید رابطه بسیار خوبی داشتم، تمام روز با او بازی میکردم و به همین خاطر شیطنتهایم هم پسرانه بود. من حتی یک عروسک هم نداشتم و بهترین اسباب بازی من توپ «چهل تیکه» بود، یادم میآید که با بچههای محل، کوچه را میبستیم و هفت سنگ یا فوتبال بازی میکردیم.
زمانی که در دوران راهنمایی تحصیل میکردم، به طور اتفاقی به من پیشنهاد اجرای برنامه «نیمرخ» داده شد، اما مادرم مخالفت کرد. از این حکایت چند سالی گذشت تا اینکه یک روز با دوستم که گریمور بود برای تست به دفتر «مسعود رسام» رفتیم، آن روز وی با تست بازیگران برای سریال «مروارید سرخ» مشغول بود، من هم غافل از این ماجرا نشسته بودم تا اینکه از اتاق شان آمدند بیرون و گفتند نوبت شماست. گفتم من برای تست بازیگری نیامدهام، دوستم آمده است… او به من گفت: حالا که آمدی بیا تست بده… آن روز خوششانس بودم و در تست قبول شدم، اما میدانستم که خانوادهام مخالفت خواهند کرد.
ارسال نظر